خاطرات اوباما در برابر نقشی است که ریاست جمهوری وی در انسداد جمهوری خواهان و ظهور ترامپ بازی کرده است

در تمام مدت ، اوباما ریاست جمهوری خود را به عنوان گزینه های سخت انجام می دهد ، که گاهی اوقات به دلیل اختلافات داخلی ، سو mis مدیریت توسط دولت قبلی و انسداد توسط جمهوری خواهان دشوارتر می شود ، که ریشه او در تلاش برای جلب نگرانی ها درباره اولین رئیس جمهور سیاه پوست است.

با این حال او همچنین به نقایص خود در زمینه های مختلف اعتراف می کند ، مانند عدم موفقیت در تصویب اصلاحات مهاجرتی “یک قرص تلخ برای بلعیدن” و اذعان می کند که اقتصاد “بوی بد” را به خود اختصاص داده است ، زیرا جمهوری خواهان در میان دوره های 2010 قرار گرفتند ، نمایندگان پشت جنبش Tea Party.

اوباما در سال 2010 می نویسد: “تا آنجا که به من مربوط بود ، انتخابات ثابت نکرد که دستور کار ما اشتباه بوده است.” “این فقط ثابت کرد که … من نتوانستم ملت را جمع کنم ، همانطور که FDR قبلاً انجام داده بود ، چیزی که می دانستم درست است. که برای من به همان اندازه لعنتی بود. “

به موقع ترین تأملات وقتی صورت می گیرد که اوباما وارد سیاست واشنگتن شود ، به ویژه کارهایی که وی برای مذاکره با جمهوری خواهان مانند سناتور رهبر جمهوری خواهان میچ مک کانل و سپس رئیس مجلس نمایندگان جان بوهنر انجام داده است. اما این درون نگری همچنین دریچه ای را در مورد چگونگی تغییر حزب مخالف از مبارزات انتخاباتی خود در سال 2008 به زمان تحویل کاخ سفید به ترامپ در سال 2017 ارائه می دهد.

باراک اوباما ، رئیس جمهور ایالات متحده با دونالد ترامپ ، رئیس جمهور منتخب ملاقات می کند تا وی را در مورد برنامه های گذار در دفتر بیضی در کاخ سفید در 10 نوامبر 2016 در واشنگتن دی سی به روز کند.  / AFP / JIM WATSON (اعتبار عکس باید JIM WATSON / AFP را از طریق Getty Images بخواند)

اوباما می نویسد که او “بعضی اوقات تعجب می کند” در مورد اینکه آیا جان مک کین ، نامزد جمهوری خواه 2008 ، هنوز اگر پالین را می دانست “افزایش چشمگیر او و اعتبار سنجی وی به عنوان یک نامزد ، الگویی برای سیاستمداران آینده فراهم می کند ، باعث تغییر مرکز حزب خود و سیاست های کشور به طور کلی در جهتی که نفرت داشت. “

اوباما می نویسد: “من می خواهم فکر کنم که با توجه به فرصتی که برای انجام دوباره این کار انجام می شود ، او ممکن است جور دیگری انتخاب کرده باشد.” “من معتقدم که او واقعاً کشور خود را در اولویت قرار داده است.”

“ما از این بهتر هستیم”

دیدگاه اوباما در مورد جانشین خود در بازگو کردن دوره 2011 که ترامپ دروغ نژادپرستانه مبنی بر عدم تولد اوباما در ایالات متحده را ترویج می داد ، واضح تر است.

شوخی های ترامپ در ابتدا در کاخ سفید دیده می شد. اما اوباما می نویسد که او به فراگیری رسانه ای ترامپ و بی شرمانگی مشخصه او فقط به عنوان یک نسخه اغراق آمیز از تلاش های حزب جمهوری خواه برای جلب نگرانی های آمریکایی های سفیدپوست در مورد اولین رئیس جمهور سیاه پوست توجه کرد – احساسی که وی گفت “از حاشیه سیاست های GOP مهاجرت کرده است” به مرکز – واکنشی احساسی ، تقریباً احشایی نسبت به ریاست جمهوری من ، متمایز از هرگونه تفاوت در سیاست یا ایدئولوژی.

ترامپ ، که به گفته اوباما ، در سال 2010 با کمک به کاخ سفید برای کمک به کمک به ریختن نفت در خلیج مکزیک (او را رد کردند) تماس گرفت ، تشخیص داده بود که گفتن یا رفتار به روشی که قبلاً ناپسند یا غیرقابل قبول بود ، اکنون باعث ثبات وی می شود توجه رسانه ها

وی می نویسد: “از این نظر ، تفاوت زیادی بین ترامپ و بوئنر یا مک کانل وجود نداشت. آنها همچنین فهمیدند که مهم نیست که آنچه آنها گفتند درست است” ، و اضافه کرد: “در واقع ، تنها تفاوت بین سبک ترامپ و سیاست آنها عدم مهار ترامپ بود. “

هنگامی که اوباما ، برخلاف توصیه مشاورانش ، هنگام حضور در اتاق توجیهی کاخ سفید ، شناسنامه بلند شکل خود را منتشر کرد ، گفت که پس از آن به کارمندان جوان گفت: “ما از این بهتر هستیم.”

“من می توانم به او اعتماد کنم. من ناامید نخواهم شد

نظرات اوباما در مورد تغییر حزب جمهوریخواه در همه جنبه های کتاب سرایت می کند. هنگامی که رئیس جمهور سابق در مورد سفر خود به هند در سال 2010 می نویسد ، او مضامین افزایش غیر لیبرالیسم را در گفتگو با نخست وزیر مانموهان سینگ و ظهور حزب چای در ایالات متحده پیوند می دهد.
باراک اوباما و نخست وزیر هند مانموهان سینگ (ل) هنگام ضیافتی در دهلی نو در 8 نوامبر 2010 نان تست کردند.

در داخل کشور نیز ، اوباما می نویسد که حزب متضاد حزب جمهوری خواه برخی از تصمیمات روزمره وی به عنوان رئیس جمهور را تحت تأثیر قرار می دهد ، به ویژه هنگامی که صحبت از فرستادن جو بایدن معاون رئیس جمهور وقت ، رئیس جمهور منتخب به پایتخت هیل برای مذاکره می شود از طرف او.

“یكی از دلایلی كه من جو را برای واسطه انتخاب كردم – علاوه بر تجربه Sente و تیزهوشی قانونگذاری – این آگاهی من بود كه از نظر مك كانل ، مذاكرات با معاون رئیس جمهور پایگاه جمهوری خواهان را ملتهب نمی كند. اوباما می نویسد ، به همان روشی که هر نوع همکاری با اوباما (سیاه پوستان ، سوسیالیست مسلمان) انجام می شد.

مدتهاست كه حكايت اوباما دراز است ، طولي كه حتي دستياران نزديكي را كه متعجب بودند از نوشتن رييس جمهور سابق – آزادانه – بر روي تعداد زيادي تشك هاي قانوني زرد متعجب كرد. خود اوباما اذعان می کند که روند نگارش “دقیقاً طبق برنامه ریزی پیش نرفته است” ، این واقعیت را نشان می دهد که این کتاب در دو جلد از هم جدا شده و تأخیر در آن انجام شده است.

این سومین خاطره اوباما است – اولین بار “رویایی از پدر من” در سال 1995 و دومین بار “جسارت امید” در سال 2006 بود. میشل اوباما خاطرات خود را با عنوان “شدن” در سال 2018 منتشر کرد و میلیون ها نسخه از آن را به فروش رساند زیر یک سال

گفته می شود که اوباماها با هم 65 میلیون دلار پیش پرداخت خاطرات خود را توسط خانه تصادفی پنگوئن پرداخت کردند.

علیرغم نگارش این کتاب قبل از انتخابات سال 2020 ، بازتابهای واضحی بین لحظاتی که اوباما توصیف می کند و این لحظه فعلی تحولات سیاسی وجود دارد ، به ویژه هنگامی که رئیس جمهور سابق تعاملات خود با بایدن ، رئیس جمهور منتخب را توصیف می کند.

باراک اوباما ، رئیس جمهور ، در حالی که جوزف بایدن ، معاون رئیس جمهور ایالات متحده در ساختمان دفتر اجرایی آیزنهاور کاخ سفید در 20 مارس 2009 در واشنگتن دی سی نگاه می کند ، با کنفرانس ملی قانونگذاران ایالتی صحبت می کند.

اوباما به یاد می آورد که چگونه بایدن نظرات مختلفی را به بسیاری از مشاوران خود ارائه می دهد ، مانند زمانی که در مورد جنگ ایالات متحده در افغانستان تردید داشت و این امر باعث شد که سایر اعضای کابینه ، مانند رابرت گیتس وزیر دفاع ، بایدن را برای یک ماجرا تلقی کنند. و اینکه چگونه بایدن س questionsالاتی در مورد چگونگی تأثیر اقدامات کاخ سفید بر دموکراتها در کنگره ایجاد می کند.

دقیق ترین خاطرات مربوط به روابط اوباما و بایدن هنگامی رخ داد که رئیس جمهور سابق انتخاب بایدن را به عنوان رقیب خود توصیف کرد.

اوباما نوشت: “من این واقعیت را دوست داشتم كه جو اگر برای من اتفاقی بیفتد آماده خدمت به عنوان رئیس جمهور است – و این ممكن است به كسانی كه هنوز نگران من خیلی جوان هستند اطمینان دهد.” “مهمترین چیز ، هرچند ، چیزی بود که روده به من می گفت – اینکه جو شایسته ، صادق و وفادار بود. من اعتقاد داشتم که او به مردم عادی اهمیت می دهد و وقتی شرایط سخت می شود ، می توانم به او اعتماد کنم. ناامید بودن.”

این خاطرات همچنین به جزئیات روابط اوباما با رئیس جمهور قبلی خود ، جورج دبلیو بوش ، رئیس جمهور سابق ، که در دوره انتقال ریاست جمهوری از او استقبال می کرد ، علی رغم این واقعیت که اوباما تا حدی با رد رئیس جمهور جمهوری خواه در مبارزات انتخاباتی خود در سال 2008 ، نامزد شد. انتشار این کتاب در حالی است که ترامپ با نتایج انتخابات سال 2020 می جنگد و انتقال را برای بایدن ، جانشین خود دشوار می کند.

رئیس جمهور ایالات متحده جورج دبلیو بوش با رئیس جمهور منتخب باراک اوباما دست می دهد ، همانطور که رئیس جمهور سابق بیل کلینتون و رئیس جمهور سابق جورج دبلیو دبلیو بوش در دفتر بیضی شکل 7 ژانویه 2009 در واشنگتن دی سی نگاه می کنند.  (عکس توسط رون ساکس-استخر / گتی ایماژ)

“چه بخاطر احترام به م institutionسسه ، درسهایی از پدرش ، خاطرات بد از انتقال خود … و یا صرفاً نجابت اساسی ، رئیس جمهور بوش در نهایت تمام تلاش خود را می کرد تا 11 هفته از زمان انتخاب من تا زمان عزیمت من بگذرد. هموار ، “اوباما نوشت ، از جمله اشاره كرد كه دختران بوش ، باربارا و جنا ،” برنامه های خود را دوباره ترتیب دادند تا تورهای خود را به مالیا و ساشا ارائه دهند. “

اوباما با اشاره به انتقال خود با ترامپ گفت: “من به خودم قول داده ام كه ​​وقت آن فرا رسد ، با جانشينم همين رفتار را خواهم داشت.”

“دوستان و همچنین عاشقان”

در حالی که این کتاب زمان قابل توجهی را برای برخی از سنگین ترین لحظات ریاست جمهوری اوباما صرف می کند ، اما همچنین در لحظات سبک تری مانند دوران کودکی اوباما – او خود را “یک شریک زندگی ناپایدار و فداکار” توصیف می کند – و زندگی عاشقانه اولیه خود ، مانند نحوه استفاده از کنجکاوی فکری برای تحت تأثیر قرار دادن “زنان مختلفی که من سعی کردم آنها را بشناسم”.

او می نویسد: “به عنوان یک استراتژی برای جمع آوری دختران ، شبه روشنفکری من بیشتر بی ارزش بود.” “من خودم را در یک سری از دوستی های محبت آمیز اما عفیف یافتم.”

او تا حدی با کمال خونسردی ، در مورد چگونگی استرس کاخ سفید به گرایش های بد او ، مانند سیگار کشیدن ، می نویسد ، خاطرنشان می کند که او گاهی هشت یا نه یا ده سیگار در روز می کشد “و به دنبال” مکانی محرمانه برای گرفتن دود عصرانه است “

اوباما در طول کتاب ازدواج خود را با میشل اوباما بررسی می کند ، و یادآوری می کند که “آنها دوست و همچنین عاشق شدند” و او را “اصلی” توصیف می کند.

اما بخشهایی از کتاب وجود دارد که بیانگر عوارضی است که زندگی در سیاست ، به ویژه در کاخ سفید ، می تواند موجب ازدواج شود.

اوباما درباره ازدواج خود می نویسد: “و با وجود این ، علی رغم موفقیت و محبوبیت میشل ، من همچنان احساس تنش زیرزمینی را در او احساس می کردم ، اما ظریف اما ثابت ، مانند ضربه کمرنگ ماشین پنهان.” “به نظر می رسید ، همانطور که در دیوارهای کاخ سفید بودیم ، همه منابع ناامیدی قبلی او متمرکزتر ، زنده تر می شدند ، خواه جذب شبانه روزی من با کار باشد ، یا اینکه سیاست خانواده ما را در معرض موشكافي و حملات ، يا تمايل حتي دوستان و اعضاي خانواده براي رسيدن به نقش وي از نظر اهميت ثانويه. “

اوباما اضافه می کند که شبهایی وجود داشت “کنار تاریک در کنار میشل ، من به آن روزهایی فکر می کردم که همه چیز بین ما سبک تر می شد ، زمانی که لبخند او ثابت تر و عشق ما کمتر شلوغ بود ، و قلب من ناگهان از این فکر سفت می شود تا آن روزها باز نگردند. “

“آنها از شما ترسیده اند”

با این حال ، شخصی ترین و قدرتمندترین خاطرات هنگامی اتفاق می افتد که نژاد با بازتاب اوباما تلاقی می کند ، به ویژه وقتی رئیس جمهور سابق یادآوری می کند که چگونه ، در دبیرستان ، از او می پرسد که چرا “سیاه پوستان بسکتبال حرفه ای بازی می کنند اما مربیگری نمی کنند” و معنی آن وقتی که ” معنای دختری از مدرسه وقتی گفت كه من را سیاه نمیداند. “

اوباما می نویسد ، زمانی که او به عنوان سازمان دهنده اجتماع در شیکاگو بود “سوالات ماندگار هویت نژادی من را حل کرد” ، اضافه کرد که سالهای تحت هارولد واشنگتن ، اولین شهردار سیاه پوست شیکاگو ، باعث شد “برای اولین بار فکر کند زمانی که می خواستم روزی برای اداره های دولتی کاندید شوم. “

اوباما می نویسد ، اما حتی در شیکاگو نیز س questionsالاتی در مورد نژاد وی طولانی است. اوباما وقتی در سال 2000 به طور ناموفق در برابر نماینده بابی راش شرکت کرد ، خاطرنشان کرد که برخی این س askedال را مطرح کردند که “آیا او حتی سیاه است؟”

قدرتمندترین خودآزمایی ها در مورد نژاد در سال های اوباما در کاخ سفید انجام می شود.

اوباما هنگام توصیف تصمیم خود برای انتقاد از دستگیری هنری لویی گیتس در سال 2009 ، به یاد می آورد که چگونه رابرت گیبس ، وزیر مطبوعات کاخ سفید پرسید آیا می خواهد اظهارات خود را روشن کند یا خیر. اوباما می نویسد که به دستیار ارشد خود گفت که “منفجر خواهد شد” ، اما او اشتباه کرد ، بعداً از مدیر نظرسنجی خود فهمید که این حادثه باعث افت شدید حمایت در میان رای دهندگان سفیدپوست شد که هرگز بهبود نیاورد.

اوباما می نویسد: “واکنش به نظرات من درباره گیتس همه ما را متعجب کرد.” “این اولین شاخص من بود که چگونه مسئله سیاه پوستان و پلیس بیش از هر موضوع دیگری در زندگی آمریکایی دو قطبی شده است.”

اوباما می نویسد ، این احساسات فقط در زمان ظهور پالین و مهمانی چای ادامه یافت و یادآوری می کند که چگونه میشل اوباما “نگاهی اجمالی به یک گردهمایی حزب چای در تلویزیون گرفت”.

اوباما می نویسد: “او کنترل از راه دور را دستگیر کرد و مجموعه را خاموش کرد ، و حالت او بین خشم و استعفا معطوف بود.” “” این یک سفر است ، نه؟ او گفت … “اینکه آنها از شما ترسیده اند. از ما می ترسند.”