
واشنگتن
CNN
–
ایالات متحده در ماه ژانویه به سقف بدهی 31 تریلیون دلاری خود رسید، سقف استقراضی که کنگره تعیین کرده بود – که باعث ایجاد یک جنگ سیاسی بین دموکرات ها و جمهوری خواهان بر سر هزینه های دولت شد.
اکنون پس از گذشت بیش از چهار ماه، زمان نمایندگان مجلس برای دستیابی به توافق برای برداشتن سقف بدهی و جلوگیری از نکول که می تواند برای کشور فاجعه بار باشد، رو به اتمام است. جمهوری خواهان مجلس نمایندگان خواستار کاهش هزینه ها هستند که دموکرات ها از پذیرش آن خودداری کرده اند.
هر یک از طرفین، دیگری را به دلیل افزایش بدهی فدرال مقصر می داند. اما هر دو طرف در طول زمان نقش داشته اند و مقصر دانستن منصفانه دشوار است.
در حالی که روسای جمهور لوایح را امضا می کنند و به قانون تبدیل می شوند، این کنگره است – که ممکن است توسط حزب رئیس جمهور کنترل شود یا نباشد – که قوانین مربوط به هزینه ها و اصلاحات مالیاتی را تصویب می کند. به علاوه، رئیس جمهور و کنگره کنترل کاملی بر اقتصاد ندارند، که گاهی اوقات می تواند تأثیر بیشتری بر بدهی ها نسبت به قوانین داشته باشد.
علاوه بر این، تصمیمات اتخاذ شده توسط روسای جمهور و قانونگذاران گذشته همچنان بر میزان بدهی های به دست آمده امروز تأثیر می گذارد.
چارلز بلاهوس، استراتژیست تحقیقاتی ارشد در مرکز مرکاتوس در دانشگاه جورج میسون و نویسنده مقاله، “چرا ما کسری فدرال داریم”، گفت: “بیشتر مشکل توسط هیچ یک از مقامات اخیر ایجاد نشده است.” گزارش 2021 سه روش مختلف را برای مقصر دانستن مشکل بدهی بلندمدت دولت فدرال تلاش می کند.
قوانین تصویب شده در دهه های اخیر، مانند هزینه های مرتبط با بیماری همه گیر و گسترش دسترسی به مراقبت های بهداشتی مقرون به صرفه، بر بدهی ها افزوده است. اما تأثیر این قوانین بر عدم تعادل مالی ساختاری درازمدت با ایجاد Medicare و Medicaid کاهش یافته و به تأمین اجتماعی بین سالهای 1965 و 1972 افزایش یافته است.
بلاهوس در گزارش خود نوشت: «علیرغم تمام لفاظیهای سیاسی که امروز برای مقصر دانستن افزایش سرسامآور کسری بودجه فدرال صرف شد… بزرگترین محرکهای عدم تعادل مالی ساختاری فدرال تقریباً نیم قرن پیش به اجرا درآمدند».
برای قرار دادن اندازه بدهی فدرال در برخی زمینهها، طبق دادههای دفتر مدیریت و بودجه کاخ سفید، این میزان تقریباً به اندازه 97 درصد تولید ناخالص داخلی یا تولید ناخالص داخلی کشور در پایان سال 2022 بود. این سهم بزرگتر از هر زمان دیگری از سال 1946 است، به جز سال مالی 2020 که در آن وامگیری بیسابقه برای مبارزه با کووید-19 اتفاق افتاد.
بدهی فدرال به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی در دو دهه گذشته بیش از دو برابر شده است. در سال 2003 کمتر از 35 درصد بود.
«من فکر میکنم بزرگترین مسئله این است که ما دو قطبی شدن و سرخوردگی رو به رشد داریم. هر دو طرف فقط گفته اند، “می دانید، من فقط آنچه را که رای دهندگان می خواهند را می دهم.” مایا مک گینیاس، رئیس کمیته بودجه فدرال مسئول، یک سازمان غیرانتفاعی مستقل، گفت: آنچه آنها می خواهند کاهش مالیات و هزینه های جدید بزرگ است.
در اواخر دهه 1990، سهم بدهی فدرال از تولید ناخالص داخلی در واقع زمانی کاهش یافت که یک اقتصاد قوی و هزینههای دفاعی کمتر منجر به ایجاد یک بودجه متعادل در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون و کنگره تحت کنترل جمهوریخواهان شد – آخرین باری که ایالات متحده شاهد مازاد بودجه بود. از کسری
اما از آن زمان تاکنون، کشور شاهد سه رکود بوده است که اقتصاد را تضعیف کرده است، و نسل بچههای پررونق اکنون نیروی کار را دستهجمعی ترک میکنند و تامین اجتماعی و مدیکر را تحت فشار قرار میدهند.
اخیراً، در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ و رئیس جمهور جو بایدن، تریلیون ها دلار برای کمک به بازگشت اقتصاد از همه گیری کووید-19 هزینه شده است. با این حال، بسیاری از اقتصاددانان استدلال میکنند که بسیاری از این هزینهها سودمند بوده و زمانی که اقتصاد دچار مشکل است، هزینههای بیشتر چیز خوبی است.
شایان ذکر است که ارقام استفاده شده در نمودار بالا بدهی مردم را اندازه گیری کنید، که کارشناسان مرکز اولویت های بودجه و سیاست استدلال می کنند که از نظر اقتصادی بیشتر از بدهی ناخالص است. اولی میزان استقراض دولت از بخش خصوصی و دولت های خارجی را اندازه گیری می کند، بدون در نظر گرفتن بدهی هایی که به خود بدهکار است. بدهی عمومی در حال حاضر حدود 24 تریلیون دلار است و بدهی ناخالص که مشمول محدودیت کنگره است، حدود 31 تریلیون دلار است.
برخی از برنامه های دولتی که بیشترین سهم را در عدم تعادل مالی بلندمدت فدرال دارند، مدیکر، مدیکید و تامین اجتماعی هستند.
Medicare و Medicaid – برنامههای مراقبت بهداشتی به ترتیب برای افراد مسن و فقیر – در زمان رئیسجمهور لیندون بی. جانسون، یک دموکرات، در سال 1965 ایجاد شدند. متعاقباً تحت ریاست جمهوری ریچارد نیکسون، یک جمهوریخواه، که افزایش اجتماعی را نیز تصویب کرد، توسعه یافتند. امنیت در سال 1972.
برخی از کارشناسان در مورد تأثیر تأمین اجتماعی بر کسری بودجه فدرال اختلاف نظر دارند. اما Blahous به طور خاص به تأثیر آن بر عدم تعادل مالی بلندمدت نگاه می کند.
بلاهوس دریافت که مجموع قوانین بعدی، از سال 1973 تا اواخر سال 2021، نسبت به قوانینی که در طی آن هشت سال تحت رهبری جانسون و نیکسون به تصویب رسیده بود، وضعیت بودجه بلندمدت را تشدید کرده است.
با این حال، بلاهوس خاطرنشان می کند که روسای جمهور و قانونگذاران اخیر نتوانسته اند با اصلاح این برنامه های محبوب سیاسی، مشکل را حل کنند. در واقع، یکی از پرتنشترین لحظات در طول سخنرانی بایدن در اوایل سال جاری، زمانی بود که وی برخی از جمهوریخواهان را متهم کرد که میخواهند تامین اجتماعی و مدیکر را کاهش دهند.
طبق گفته بلاهوس، قانون دههای اخیر قطعاً بر مشکل مالی بلندمدت افزوده است، اما به میزان کمتری از قوانین مدیکر، مدیکید و تامین اجتماعی که قبل از سال 1973 در دوران لیندون جانسون و ریچارد نیکسون تصویب شد.
ایجاد یارانه های جدید بازار سلامت و گسترش Medicaid تحت قانون مراقبت مقرون به صرفه، که توسط پرزیدنت باراک اوباما در سال 2010 به تصویب رسید، محرک بزرگ عدم تعادل بودجه بلندمدت، و همچنین لغو بعدی برخی از مقرون به صرفه است. مالیات قانون مراقبت در سال 2019 تحت ترامپ.
بلاهوس همچنین به توسعه Medicaid در زمان روسای جمهور رونالد ریگان و جورج اچ دبلیو بوش و همچنین ایجاد مزایای داروی نسخه ای Medicare Part D در سال 2003 در زمان پرزیدنت جورج دبلیو بوش به عنوان محرک های این مشکل طولانی مدت اشاره می کند.
یکی دیگر از عوامل مهم در عدم تعادل مالی، قانون کمک به مالیات دهندگان آمریکایی است که در اوایل سال 2013 توسط اوباما امضا شد، که برخی از کاهش مالیات های دوره بوش را دائمی کرد.
برنامههای هزینههای یکباره، مانند تأمین مالی برای جنگهای افغانستان و عراق یا بستههای کمکی مرتبط با بیماری همهگیر، تأثیر کمتری بر مشکل بلندمدت دارند، حتی اگر به کسری سالانه در آن زمان اضافه کنند.
قانون کاهش مالیات و مشاغل سال 2017 – که توسط کنگره تحت کنترل جمهوری خواهان تصویب شد و توسط ترامپ امضا شد – در کوتاه مدت به کسری بودجه افزود. اما بسیاری از کاهش مالیات ها قرار است در سال 2025 منقضی شود و بنابراین تأثیر کمتری بر بدهی فدرال خواهد داشت. بر اساس تحلیل بلاهوس در بلندمدت.
بلاهوس نوشت، با این حال، همه این اقدامات در ترکیب، چشم انداز مالی را تا اواخر سال 2021، کمی بیش از دو سوم قوانین اصلی 1965-1972 بدتر کرد.
این داستان با اطلاعات تکمیلی به روز شده است.